شرح: هارلی کینگ، دخترخوانده اش، تامی گان و تینا ملت را در طول شام نادیده می گیرد و به طور مداوم با تلفنش صحبت می کند. تامی که سیر شده است، با او روبرو می شود و منجر به یک برخورد تابو از لیسیدن بیدمشک و لعنتی شدید، عبور از مرزهای لذت ممنوع پدر و دختر می شود.